چرا بچه های زیر سه سال حرف شنوی کمتری دارند


آیا میدانید چرا باید بعضی حرفها و کارها را برای بچه های زیر ۳ ساله بارها تکرار کرد؟

مراقبت از کودکان در سنین زیر ۳ سال معمولاً برای والدین پر کار تر و  با مخاطره بیشتری همراه است. دلیل اش بسیار ساده است آنها از خود مراقبت کمتری می کنند، و هر لحظه ممکن است خود را از مبل پرت کنند و یا به میز بخورند. مادران و پدران بارها آنها را میان زمین و هوا گرفته اند. مادران معمولاً یک لحظه هم نمی توانند بنشینند.

یک وعده غذا خوردن بدون بارها از زمین  برداشتن  قاشق و ظرف هایی که کودک پرت میکند، محال است.

حتماً می دانید که چه می گویم ، چای مان بارها یخ می کند و عکس  آدم ها را می بینیم که یک لیوان چای ریخته اند و در آرامش کتاب می خوانند،  رسیدن به آن لحظه برایمان رویا می شود.

اما چرا اینگونه است ؟

چرا کودکانی که اینقدر سریع همه چیز را یاد میگیرند ، معنای نکن ،  به زمین نیانداز، نرو، و امثال آنها را به راحتی یاد نمی گیرند.

دلیل اصلی آن نوع کارکرد مغز کودک است. که در اینجا به آنها اشاره می کنیم. شاید در بهبود وضعیت کمکی نکند و باز همان مراقبت ها ادامه پیدا کند ، اما با دانستن دلایل علمی رفتار آنها، بهتر می توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم و وقتی نیاز هاشان را بدانیم بهتر می توانیم آن را رفع کنیم و این از بسیاری از اوقات تلخی ها و گریه های طولانی کودک که من به آن بحران می گویم جلوگیری می کند.

۱- مغز کودک قبل از ۳ سالگی بیشتر از حافظه کوتاه مدت استفاده می کند:

حافظه از دو بخش کوتاه مدت و بلند مدت  تشکیل شده است، در نوزادان قسمت بلند مدت بسیار کم کار و بیشتر بخش کوتاه مدت فعالیت ذخیره اطلاعات را دارد. به این دلیل است که فرزندان گاهی با رفتن پدر و مادر از جلو چشمشان فکر می کنند برای همیشه تر ک می شوند. و یا اگر مادر و پدر می گویند” اینکار را نکن “، فردا آن را از یاد می برند. اما آرام آرام حافظه بلند مدت شان شکل می گیرد، ابتدا هر چیزی را زباد می بینند مانند مادر و پدر ، محبت ، حس خوب رفع نیاز ها شان و بعد به مرور هر چیزی را مثل تشخیص اعضای فامیل و یا بکن و نکن های ما! در ۳ تا ۴ سالگی فرزندان ما از حافظه بلند مدت کاملاً  می توانند استفاده کنند.

آیا شما خاطره ای از قبل از ۳ سالگی به یاد دارید؟

۲- کودکان از احساساتشان فرمان می گیرند:

مغز کودکان از قسمت میانی مغز( لیمبیک سیستم) یا بخش احساسات فرمان می گیرد به جای فرمان گرفتن از قسمت منطقی( کورتکس) ! به این دلیل است که کودکان سریع و بدون فکر، گریه میکنند، می خندند و گاهی خود را برای داشتن یک اسباب بازی وسط مغازه به زمین می اندازند.

و  منطق ما برایشان پاسخ آرام کننده ای نیست!

فرض کنید به کودک ۲ ساله و نیمه خود قول بستنی بدهید و بعد به یاد می آورید که کیف پول خود را در خانه جا گذاشته اید! او چه می کند ! گریه! آرام نمی شود ! هر چه می گویید کیف پول تان خانه است او متوجه نمی شود!

چون از مغز احساسی اش فرمان می گیرد.

اینکه چه کنیم که او از منطق اش فرمان بگیرد. یک روند آموزشی است که در بخش محصولات همین وب سایت به نام پدر و مادری لذت بخش به زودی منتشر می شود.

۳- فرض کنید برای اولین بار برای شما فرصتی پیش می آید که به کرّه ماه سفر کنید. و

بی وزنی را تجربه کنید آیا بارها پاهایتان را به خاک نمی کوبید و هر چه در دست تان است را پرتاب نمی کنید. حتماً که بارها این کارها را انجام می دهید چون بار اول تان است که بی وزنی و خلأ را تجربه می کنید! کودکانمان نیز بار اول شان است،که پا به زمین می گزارند. و می خواهند تجربه کنند ببینند صدا ها ی برخورد اجسام مختلف با زمین چگونه است. و هر چیزی به زمین می خورد چه اتفاقی می افتد و میلیونها سؤال دیگر که کودکانمان به دنبال تجربه کردن آنها، هزاران بار به نکن های ما گوش نمی دهند، چون دنبال جواب هستند.

۴- ترس از اتفاقات بد  در آنها بوجود نیامده است. چون تجربیات ما را ندارند مثل ما به زمین نخورده اند از ارتفاع ، درد ، حرارت ، تیزی و امثال آنها تجربه ای ندارند پس هر چه ما بگوییم داغ است نمی فهمند تا اینکه چندین بار دستشان به آن بخورد و یا تجربه اش کند، آنگاه است که می فهمد داغی چه شکلی است و حرارت چگونه است و حال ممکن است بار دیگر دوباره فراموش کند داغی چیست چون از حافظه کوتاه مدت بیشتر استفاده می کند.

حال آیا بیشتر  کودکانمان را درک  نمی کنیم . همیشه شناخت بیشتر زندگی راحت تر را به ما هدیه می دهد.

صبر و بردباری، تکرار، اجازه دادن به آنها برای تجربه کردن ( البته تا حدی که جان شان و سلامتی شان به مخاطره نیافتد) و یافتن راهها یی که بتوانند در امنیت همه چیز ها را تجربه کنند از ابزارهایی است که یک پدر و مادر فرزندراه از آنها بهره می گیرند.

فرزند راه باشید.